در سالهای اخیر، تغییر مهم اما شکنندهی در نحوه شناخت و درک از موسیقی در جامعهی سنتی افغانستان به میان آمده بود. مردم به موسیقی و آوازخوانان اهمیت قائل میشدند و این ارزش در حال نهادینه شدن بود، اما سقوط نظام همه چیز را از بنیاد تغییر داد.
با بازگشت دوبارهٔ گروه طالبان به قدرت، واضح بود که این گروه با موسیقی مُدرن سر سازگاری ندارد. اما، انتظار میرفت که طالبان دستکم موسیقی محلی و سنتی افغانستان را تحمل کنند. در نهایت تحریم کامل موسیقی، این انتظار را نیز یک انتظار بیهوده ثابت ساخت.
تحریم کامل موسیقی در افغانستان در مجموع به هنر آوازخوانی و به ویژه به آوازخوانی محلی آسیب فراوانی رسانید. در حال حاضر، آوازخوانهای محلی در تنگنای سختی گیر ماندهاند. آنان از یکسو تهدید به مرگ میشوند و از سوی دیگر مشکلات اقتصادی دامنگیر شان شده است.
احمد شوقی، یکی از آوازخوانهای محلی است که پیش از سقوط نظام جمهوری در جشنوارههای فرهنگی و مراسم خوشی موسیقی مینواخت و با محلی خوانیهایش «نقل مجلس» بود.
این محلی خوان ۲۵ ساله به تلویزیون «بینا» میگـوید که پس از تسلط دوبارهٔ طالبان بر افغانستان، نه تنها که زمینهی اجرای موسیقی از او گرفته شده است، بلکه با تهدید روبرو بوده و برای حفظ جانش ناگزیر است که گاه در یک ولایت و گاه در ولایت دیگری پنهان شود.
احمد شوقی میگوید: «چندین بار تهدید شدهام توسط طالبان و افراد نـاشناس، آنها برایم پیام میدادند و تهدید میکردند که قبلا شما آوازخوانی میکردید و حالا شما را جزا میدهیم، یعنی اعدام میکنیم. چندین بار ما را تهدید کردهاند. حالا در جایی پنهان هستم و همین قسم ماندهام و نمیفهم که چه میشود.»
به گفته این محلی خوان، افغانستان به یک مکان ترس و وحشت مبدل شده است و آوازخوانها نه میتوانند که در این کشور بمانند و نه هم توانایی ترک آن را دارند.
طالبان: موسیقی حرام است و مردم از شنیدن آن خودداری کنند
گـروه طالبان موسیقی و آوازخوانی را حرام و خلاف شریعت میدانند. این گـروه پس از تسلط دوباره بر افغانستان، اعلام کرده که هنرمندان پس از این باید آواز نخوانند و «امارت اسلامی» تلاش میکند که آوازخوانها را به شغلهای دیگری سوق بدهد.
پارسال، وزارت امر به معروف طالبان نیز در یک نامهی رسمی موسیقی را حرام اعلام کرد و از هنرمندان خواست که دیگر آوازخوانی نکنند، اما این محدودیتها، آهسته ـ آهسته به یک موضع خصمانه علیه آوازخوانها مبدل شد.
بربنیاد گزارشها، گـروه طالبان چندین هنرمند محلی را در کابـل، پکتیکا، پنجشیر، تخار، بدخشان و چندین ولایت دیگر توهین و تحقیر کـرده و آلات موسیقی آنها را به آتش کشیدند. همزمان با این، چندین آوازخوان محلی دیگر نیز از سوی طالبان بازداشت و شکنجه شدهاند.
ناصر حکیمی (اسم مستعار) میگوید مدتی پس از آن که طالبان وارد ولایت هرات شدند، این گروه تمام وسایل موسیقی دفترش به شمول هارمونیه، طبله، غیچک، زیربغلی و حتی کامپیوتر و میز و چوکی را جمعآوری و به آتش کشیدند.
او به تلویزیون «بینا» میگوید که برای این آلات موسیقی هزینههای زیادی کرده بود: «من در گروه موسیقی آواز میخواندم که متشکل از دختران و پسران بود. در کنار آوازخوانی، برنامههای آموزش آلات موسیقی مانند هارمونیه، ربـاب، دمبوره و طبله را برای جوانان برگزار میکردیم. دهها دختر و پسر از این برنامهها مستفید میشدند. اما، با آمدن طالبان تمام برنامههای آوازخوانی و آموزشی از بین رفتند.»
ناصر حکیمی با اشاره به وضعیت بد اقتصادیاش گفت که پیش از سقوط نظام جمهوری او و سایر هنرمندان بـا آوازخوانی درآمد کسب میکردند، اما حالا نمیداند که نیازمندیهای خانوادهی یازده نفریاش را چگونه تأمین کند.
سرگذشت محلیخوانان جلا وطن
سید جعفر، آوازخوان محلی که در فرانسه ساکن شده است، میگوید پس از آن که طالبان آلات موسیقیاش را به آتش کشیده و میخواستند که او را به جرم آوازخوانی بازداشت کنند، چارهای جز وداع اشکبار با افغانستان برایش نماند.
این محلیخوان به تلویزیون «بینا» گفت که یکونیم سال را دشواری برای رسیدن تا اروپا طی کرده است: «۷ سال میشود که در بخش محلی آواز میخوانم. بعد از حاکمیت طالبان، زندهگیام که موسیقی است از من گرفته شد. خودم را به سختی به فرانسه رساندم، خاص به این خاطر که زنده بمانم و بتوانم که به هنرم ادامه بدهم.»
میلاد ۲۰ ساله یکی دیگر از نوازندهگان آلات موسیقی محلی است که از چند ماه بدینسو در شهر پاریس فرانسه زندهگی میکند. او نواختن طبله را در لیسه موسیقی آموزش دیده و اکنون با یک گروه کوچک محلیخوانان افغانستان در پاریس همکاری دارد.
میلاد نیز میگـوید که به دلیل تهدیدهای پیهم از جانب طالبان، ناگزیر به ترک افغانستان شده است: «وضعیت آوازخوانها و نوازندههای محلی در افغانستان به اندازهای دشوار است که حتی کسی نمیتواند تصورش را بکند. من چندین بار اخطاریه دریـافت کردم که دیگر نباید به آلات موسیقی دست بزنم و اگرنه انگشتانم را قطع خواهند کرد.»
در حال حاضر، خطر این نیست که موسیقی محلی و سنتی افغانستان نابود میشود. زیرا، این موسیقی دارای انبوهی از طرفداران و گنجینهای از آهنگهای جدید و قدیمی است که پایداریاش را تضمین میکنند. اما، آنچه که در خطر است جان محلیخوانان داخـل کشور و وضعیت آینده این موسیقی و نقش آن در داخل افغانستان است.