زنان افغانستان و یا اگر ویژه تر بنویسیم، زنان اعتراض کننده همواره در دادخواهیهای شان خواستهای ناممکن را به طالبان مطرح نکرده اند ( نان، کار، آزادی ) اما برای طالبان این سه واژه خیلی سنگینی کرد و بار بار پاسخ آن را با میل تفنگ دادند.
اکنون خانمهای که درحکومت پیشین، هم کار، هم نان و هم آزادی داشتند میگویند که وضعیت زنان در افغانستان هم مانند پرندهی در قفس بیآب و دانه است.
شکیبا (نام مستعار) در دوران حکومت پیشین در یکی از نهادهای دفاع از حقوق زنان کار میکرد، اکنون در گوشه از خانه به گفته خودش با وضعیت اقتصادی نفس گیر مبارزه میکند و هیچ دری باقی نمانده که دست برای کمک دراز نکرده باشد.
شکیبا پیش از تسلط طالبان در افغانستان از این که شوهرش ناتوان و بیمار بود به تنهایی هزینهی خانواده شش نفری را تامین میکرد.
شکیبا به تلویزیون بینا، گفت:( هرچه داشتیم فروختیم، شوهرم از پیش کرده ضعیف شده و مرد کار نیست، طالبان زنها ره اجازه کار نمیدهند من آماده صفا کاری استم اما همین کار هم پیدا نمیشود.)
تنها شکیبا نیست که از وضعیت بد اقتصادی شکایت میکند، زنان دیگری که زمانی صاحب اختیار و درآمد خوب بودند نیز در گفتگو با ما، نگران بدتر شدن وضعیت اقتصادی شان استند.
آمارهای سازمان ملل متحد هم نشان میدهند که بیشتر از بیست و پنج میلیون نفوس افغانستان زیر خط فقر قرار دارند و این آمار احتمال میرود با توجه به وضعیت اقتصادی و قطع کمکها بیشتر شود.
با افزایش محدودیتها و منع کار زنان در نهادهای کمک کنندهی جهانی سازمان ملل متحد اعلام کرد که به همین دلیل کمکهای یک صد و پنجاه و یک نهاد کمک کنندهی جهانی خیریه در افغانستان متوقف شدند.
حال در چنین اوضاعی، زنان فعال در دوران حکومت پیشین از افزایش فقر و تنگ دستی به ویژه در میان زنان که نان آور خانواده بودند نگران استند.
شماری از این زنان در گفتگو با بینا، میگویند که با تسلط طالبان بر افغانستان در کنار افزایش محدویتهای این گروه، روزگار بسیاری از خانوادهها روز به روز در حال بدتر شدن است.
حلیمه صدف کریمی عضو پیشین مجلس نمایندهگان افغانستان میگوید که پس از واگذاری افغانستان به گروه طالبان مشکلات جدی برای مردم به ویژه برای زنان به میان آمده و نهاد های بشری که برای پشتیبانی از زنان فعالیت داشتند کمکهای شان را در مخالفت با گروه طالبان قطع کردند.
خانم صدف کریمی افزود:« محدویتهای که در برابر مردم افغانستان به ویژه زنان ایجاد شد، هزاران زن شغل شان را از دست دادند و اکنون در زندانهای خانهگی به سر میبرند، در آمد ندارند و از سویی دیگر اجازه کار را هم ندارند و این نمایانگر کشانیدن زنان در انزوا است.»
طالبان پس از تسلط بر افغانستان بیش از ۵۰ فرمان در برابر زنان صادر کردند که این فرمانها محدودیتهای بیشماری را بر زنان وضع کرده اند. اگرچه این گروه همواره گفته که آزادیها در چارچوب قوانین اسلامی برای زنان داده شده اند اما آیا چارچوب قوانین اسلامی در برابر زنان چنین است؟ یا طالبان قوانین اسلام را بهانه کرده در تلاش برآوردن ساختن خواستهای شان از جهان، چنین فشارهایی را بر کار و آزادی زنان وارد کرده اند.
لیدا حکیمی کارمند پیشین دادگاه عالی افغانستان افزایش محدویتها بر زنان را غیر اسلامی و انسانی دانسته میگوید که « زنان زندهگی دشواری را سپری میکنند ما می بینیم که زنان حتی اولادهای شان را فروختند و دست به گدایی زدند اما جهان هیچ توجه به وضیعت آنان ندارد و ما می خواهیم تا مشکلات زنان از هرگزینه در کشور حل شود.»
بصیره یعقوبی آموزگار، یکی دیگر از زنان افغانستان است که با افزایش محدودیتهای طالبان و خانه نشین شدن زنان به گفته خودش زیر فشارهای روحی قرار گرفته است و این وضعیت برایش تحمل ناپذیر است.
خانم یعقوبی گفت:« زنان افغانستان در وضیعت بدی قرار دارند ازیک سو وظایف شان را از دست داده اند و ازسوی دیگر هرروز محدویت بالای شان وضع می شود بیشتر زنان نان آور خانه های شان بودند اما حال چه کنند هیچ کمکی برای آنان صورت نمی گیرد»
وضعیت ناگوار اقتصادی، افزایش بیکاری و ایجاد محدودیتهای پی هم گروه طالبان بر کار زنان، گمان میرود سال آینده اوضاع بدتر و نفیسگیر شود.
پیشتر سازمان ملل متحد نیز هشدار داد که اگر محدودیتها بر زنان کاهش نیابند و موانع در برابر کمکهای بشری از سوی گروه طالبان برداشته نشوند، افغانستان با بحرانهای جدی انسانی و مواد خوراکی روبرو خواهند شد.